[ad_1]
- کسری، کسری بین دو اندازه گیری، مانند درآمد و هزینه است.
- وقتی دولت بیش از آنچه به عنوان درآمد دریافت می کند هزینه می کند، کسری ایجاد می کند.
- همه کسری ها بد نیستند، حتی اگر می توانند برای ایجاد بدهی انباشته شوند.
اگر بیشتر از چیزی که در هر ماه می آورید خرج می کنید، به این معنی است که در بودجه خود کسری دارید. وقتی این اتفاق میافتد، احتمالاً زمان آن است که قبل از اینکه پساندازتان را خالی کنید، دوباره ارزیابی کنید و احتمالاً هزینهها را مهار کنید.
کسری ممکن است برای افرادی اتفاق بیفتد که امور مالی خانوار خود را مدیریت می کنند، اما این کسری برای نهادهای بزرگتر که مقادیر زیادی پول را مدیریت می کنند، مانند شرکت ها یا دولت ها نیز قابل اعمال است.
کسری چیست؟
کسری می تواند هر نوع شکاف منفی بین دو معیار باشد. اگر یک تیم بسکتبال در سه ماهه چهارم 80-70 کاهش داشته باشد، می تواند 10 امتیاز کسری داشته باشد، یا اگر ماهانه 5000 دلار به خانه می آورید اما 6000 دلار خرج می کنید، می توانید کسری بودجه شخصی 1000 دلاری داشته باشید.
با این حال، اغلب اوقات، اصطلاح کسری در مورد دولت ها به کار می رود، مانند کسری تجاری بین دو کشور یا کسری بودجه زمانی که هزینه ها بیشتر از مالیات و سایر منابع درآمد است.
در حالی که کسری به معنای کسری است، نباید فرض کنید که همه کسری ها بد هستند یا کسری بزرگ به طور خودکار بدتر از کسری کوچک است. خیلی به زمینه بستگی دارد. و وقتی به کسریهای دولت اشاره میکنیم، سیاست میتواند نقشی را از نظر اینکه مردم به تأثیر کسریها نگاه میکنند، ایفا کند.
درک نحوه عملکرد کسری ها
کسری ها شامل دو معیار متمایز است، یکی عدد پایه است که می خواهید به آن دست یابید و دیگری مقدار فعلی است که زیر آن خط پایه است. و کسری ها می توانند ماهیت شخصی، شرکتی یا حتی دولتی داشته باشند.
به عنوان مثال، زمانی که هزینهها بیشتر از درآمد است، کسری ایجاد میکند. یک شرکت ممکن است سالانه 1 میلیون دلار درآمد داشته باشد، اما اگر سالانه 2 میلیون دلار برای حقوق، فضای اداری، نرم افزار و غیره هزینه کند، آنگاه یک میلیون دلار کسری خواهد داشت. بنابراین، آنها باید راهی برای پوشش این کمبود پیدا کنند، خواه وام گرفتن یا پس انداز کردن.
با این حال، این کسری ممکن است بخشی از استراتژی رشد یک شرکت باشد، زیرا ممکن است برای تأسیس شرکت به افزایش هزینهها نیاز باشد تا در درازمدت قابل دوام باشد.
سپس کسریهای دولت وجود دارد که بهویژه در سطح فدرال کمی متفاوت عمل میکند.
به طور کلی، دو نوع اصلی کسری وجود دارد که باید در مورد آنها بدانید: کسری بودجه و کسری تجاری، که بعداً پوشش داده خواهد شد. و همانطور که قبلا ذکر شد، کسریها لزوماً بد نیستند – بسته به اینکه از چه کسی بپرسید.
ماریانو توراس، دکترای تخصصی، رئیس گروه مالی و اقتصاد دانشگاه آدلفی، میگوید: «عدم کمبود میتواند افراد عادی را بیشتر از خود کسریها نگران کند». “این به این دلیل است که مخارج کسری دولت معمولاً در پاسخ به یک اقتصاد ضعیف استفاده می شود.”
کسری ها معمولاً در دوره های مشخصی مانند سه ماهه یا سالانه اندازه گیری می شوند. تورس اضافه میکند که کسریها بدهی ایجاد میکنند، اما بدهی معیاری است از آنچه در یک مقطع زمانی خاص بر اساس انباشت کسریها بدهکار است.
دولت فدرال نه تنها به طور کلی دسترسی بسیار بیشتری به قرض گرفتن پول برای پوشش کسری بودجه دارد، بلکه می تواند برای پر کردن هر شکافی پول چاپ کند. این بدان معنا نیست که دولت قطعاً بیشتر چاپ خواهد کرد تا هر چقدر که میخواهد خرج کند، اما اساساً به دولت اجازه میدهد بیشتر از یک فرد خرج کند. به علاوه، دولت اهرمهای بیشتری برای تأثیرگذاری بر کسری بودجه دارد، مانند افزایش مالیات برای کاهش کسری بودجه.
انواع کسری دولت
دو نوع از رایج ترین کسری های دولت شامل کسری بودجه و کسری تجاری است.
کسری بودجه
کسری بودجه زمانی اتفاق میافتد که دولت بیش از آنچه دریافت میکند، عمدتاً از طریق مالیات، هزینه میکند. این می تواند در سطوح مختلف دولت رخ دهد، اگرچه برخی از دولت های غیر فدرال قوانینی دارند که هدف آنها جلوگیری از کسری بودجه است، مانند اصلاحات متوازن بودجه در سطح ایالت. در تئوری، این امر باعث میشود که دولتهای ایالتی بدون کسری یا مازاد باقی بماند، اما ممکن است پیشبینیها انجام نشود، یا قوانین ممکن است به اندازه کافی سختگیرانه برای جلوگیری از کسری بودجه نباشد.
کسری های تجاری
با کسری تجاری، کشوری که کسری دارد، کالاها و خدمات بیشتری نسبت به صادرات به کشور دیگر وارد می کند.
“اکثر اقتصاددانان بر این باورند که مهمترین چیز این است که کسری یا مازاد تجاری نباید خیلی زیاد باشد. اما برخی هستند – ما آنها را نئومرکانتیلیست می نامیم – که معتقدند کشورهای صادرکننده قوی تر از کشورهای واردکننده هستند. من با اولی موافقم اما همچنین با دومی کاملاً مخالف نیستم.” توراس می گوید.
علل
کسری ها به دلیل خرج کردن بیش از آنچه که می گیرید یا تولید کمتر از یک معیار تعیین شده ایجاد می شود. برخی از دلایل کسری شامل حالات زیر است:
- کسری های هدفمند: در برخی موارد، کسانی که دچار کسری می شوند با میل خود این کار را انجام می دهند. به عنوان مثال، در سالهای اخیر، زمانی که دولت فدرال بودجه سالانه خود را تعیین میکند، آگاهانه کسری سالانه را بر اساس اهداف هزینهای که از درآمد پیشبینیشده پیشی میگیرد، پیشبینی میکند.
- کسری های غیر عمدی: گاهی اوقات یک دولت یا شرکت به دلیل هزینههای غیرمنتظره بیش از حد انتظار یا جمعآوری درآمد کمتر از برنامهریزی شده، دچار کسری (یا کسری بیشتر از آنچه در نظر گرفته شده است) میشود. برای مثال، رکود اقتصادی میتواند باعث کاهش شدید درآمدهای مالیاتی شود، بنابراین حتی اگر دولت برنامهریزی کند کمتر از آنچه مالیات میدهد هزینه کند، ممکن است این امر همیشه از بین نرود. به این دلیل که عواملی مانند اخراج و کاهش حقوق می تواند منجر به جمع آوری مالیات بر درآمد کمتر شود و افت بازار سهام می تواند مالیات بر عایدی سرمایه را کاهش دهد.
- تولید کمتر: کسریها همچنین میتوانند به سادگی به دلیل نداشتن یا تولید نکردن به اندازه شخص دیگری، مانند کمبود امتیاز در ورزش، ایجاد شوند. یا، اگر یک دولت بیشتر از وارداتش صادر کند، می تواند با کشور دیگری کسری تجاری داشته باشد.
خط پایین
به طور کلی، کسری بودجه نشان دهنده کمبود است، اما این همیشه چیز بدی نیست. بدهی پول به دلیل کسری مهم است، اما می تواند یک استراتژی هدفمند باشد، مثلاً اگر یک شرکت در حالت رشد است و قبل از اینکه بتواند سودآور شود، نیاز به هزینه زیادی برای رشد سهم بازار داشته باشد.
برای دولت، کسری بودجه نیز می تواند مثبت باشد. به عنوان مثال، در طول یک دوره رکود اقتصادی، کسری بودجه دولت می تواند هزینه ها را به اقتصاد تزریق کند تا اوضاع را تغییر دهد. کسری تجاری نیز لزوما بدتر از مازاد نیست، به خصوص اگر واردات کشور را قادر به دستیابی به منابع بسیار مورد نیاز کند.
[ad_2]
منبع: watch-news.ir