[ad_1]
- در دوران بزرگ شدن خانواده ام غذا پر از غذا نبود، اما من به عنوان یک ورزشکار دبیرستانی دچار اختلال خوردن شدم.
- وقتی شوهرم را دیدم در حال بهبودی بودم و عشق او به غذا مرا با غذاهای جدید آشنا کرد.
- در حال حاضر، ما غذا خوردن با هم و با دوستان و خانواده را در اولویت قرار می دهیم و از بهترین های جامعه خود نمونه برداری می کنیم.
زمانی که من و شوهرم برای اولین بار با هم آشنا شدیم، سعی می کردم در گیاهخواری تلاش کنم. تا حدودی به این دلیل که بیشتر به رفاه حیوانات توجه داشتم و تا حدودی به این دلیل که دوست نداشتم گوشت خام را لمس کنم یا آن را بپزم.
در خانوادهمان که بزرگ میشدیم، ما سهم خود را از بیکن و سوسیس برای صبحانههای بزرگ آخر هفته، گوشت اغذیهفروشی برای ناهار و گوشت و سیبزمینی برای شام میخوردیم. گیاهخواری هزینه کمتری داشت و همچنین راحت تر. تا زمانی که با شوهرم آشنا شدم، گیاهخواری برنامه بود.
غذا خوردن در بزرگ شدن به اندازه کافی لذت بخش بود، اما در انبوه تلاش برای تبدیل شدن به یک ورزشکار بهتر در دبیرستان، از مسیر من دور شدم و دچار اختلال خوردن شدم. برای سالها غذا صرفاً برای تأمین حداقل انرژی مورد نیاز بدن من بود و لذت بسیار کمی با آن همراه بود.
ملاقات با شوهرم نقطه عطفی در سفر من با غذا بود
تا زمانی که شوهرم را ملاقات کردم، راه زیادی را با مبارزهام طی کرده بودم، اما او با کمک به من در درک اینکه واقعاً چقدر غذای خوشمزه میتواند باشد، به من کمک کرد تا آخرین مرحله را تحمل کنم. در یکی از اولین قرارهایمان، او برای من پیتزای مرغ تایلندی را از ابتدا، بدون دستور پخت درست کرد. شگفت زده شدم! به آن ضرب المثل قدیمی فکر کردم: راه او به قلب من واقعاً از شکم من بود.
در دوران بزرگ شدن و در تمام دوران کالج، عمدتاً در رستوران های زنجیره ای و گاه به گاه فست فود غذا می خوردم. وقتی من و شوهرم شروع به قرار گذاشتن کردیم و من در شهر زندگی می کردم، او مرا به رستوران های محلی برد. او سفارش را انجام داد، که من دوستش داشتم، زیرا نمیدانستم برخی از مواد و ظروف چیست، و به طور کلی هنوز کمی نگران غذا بودم. بالاخره متوجه شدم که خوردن غذاهای لذیذی که از ابتدا و مواد محلی درست شده اند چقدر لذت می برد و گیر کردم.
ما مرتباً بیرون غذا می خوردیم و در مینیاپولیس می گشتیم و رستوران ها و غذاهای جدید را امتحان می کردیم. با غذاهایی مانند صدف در آبگوشت شراب سفید، آرانچینی سرخ شده و کنگر بچه کبابی، با غذاهایی آشنا شدم که قبلاً هرگز امتحان نکرده بودم، و باید درباره یکدیگر بیشتر بیاموزیم.
غذا خوردن در رستوران های محلی برای ما مهم است
سریع به جلو، عاشق شدیم، ازدواج کردیم و از آن زمان با دو فرزند خردسالمان به حومه شهر نقل مکان کردیم. اگرچه ما کمتر از قبل از بچهها بیرون میرویم، اما حمایت از رستورانهای محلی همچنان موضوع ماست. ما کمتر از 15 دقیقه دورتر از شهر زندگی می کنیم، و در حال حاضر نیز شهرهای کوچکتر دریاچه و رودخانه در شرق خود را به اندازه کافی نزدیک داریم تا بتوانیم به کاوش نیز بپردازیم. چه با بچههایمان و چه بدون بچهها، ما همیشه سعی میکنیم رستورانهایی را انتخاب کنیم که مالکیت محلی داشته باشند و در حالت ایدهآل، محصولات یا گوشت محلی در منو داشته باشند.
در حالی که برخی از مردم ممکن است حمایت از مشاغل محلی، سرآشپزها و غذا را مهم یا مقرون به صرفه ندانند، اما متوجه میشویم که بهترین غذا از این نوع مکانها تهیه میشود و اگرچه هزینه آن بیشتر از رستورانهای زنجیرهای است، اما برایمان مهم نیست.
با بردن فرزندانمان به این نوع مکان ها، آنها مهارت های رستوران داری خود را تقویت کرده و به غذاخوری های ماجراجوتر تبدیل شده اند. ما مجبور نیستیم فقط منوی کودکان را برای آنها سفارش دهیم، و آنها معمولاً همان غذاهایی را که ما میخوریم میخورند.
من و شوهرم همچنین سعی می کنیم حداقل یک بار در ماه برای یک قرار ملاقات شبانه، که همیشه شامل ناهار خوری در یک رستوران جدید و منحصر به فرد، یا بازدید از یکی از غذاهای موردعلاقه مان می شود، مخفیانه دور شویم. شبهای ملاقات دو نفره با بهترین دوستانمان نیز یک اتفاق عادی است، و ما دوست داریم از رستورانهایی با منوهای طعمدار بازدید کنیم تا بتوانیم بیشتر منو را با هم امتحان کنیم.
به همین دلیل، من و شوهرم مقدار قابل توجهی از پول خود را صرف ناهار خوری بیرون می کنیم. چیزی که ممکن است برای برخی زیاد به نظر برسد، ممکن است برای برخی دیگر نباشد، اما ما به اندازه ای که برایمان مفید است بودجه گذاشته ایم.
بودجه داریم که بیرون غذا بخوریم
در طول سال 2022، ما تقریباً 600 دلار در ماه برای صرف غذا در رستوران هزینه کرده ایم. به طور معمول، این به چند دسته تقسیم می شود.
ناهار خوری با دوستان: 150 دلار در ماه
معمولاً ما با دوستان خود بیرون غذا می خوریم، و بارها با فرزندانمان، حداقل یک یا دو بار در ماه. با نوشیدنی و غذا برای خانواده چهار نفره ما، این مبلغ به حدود 150 دلار در ماه می رسد.
شب های قرار ملاقات: 250 دلار در ماه
من و شوهرم در این شبها کوتاهی نمیکنیم، هر طور که میخواهیم نوشیدنی و شراب سفارش میدهیم و حتی گاهی اوقات با هم از دسر لذت میبریم. اگر یک یا دو بار در ماه این کار را انجام دهیم، معمولاً حدود 125 دلار یا بیشتر برای هر شب بیرون رفتن خرج می کنیم، یا در مجموع 250 دلار.
غذاخوری با خانواده: 200 دلار در ماه
هر دوی ما خانوادههایی داریم که دوست دارند با هم غذا بخورند و معمولاً قبض یکی از اوقات فراغت (یا زمانی که در تابستان در کنار استخر خود سفارش میدهیم) را میپردازیم و سپس خانوادههایمان لطف میکنند. این مبلغ به حدود 200 دلار در ماه می رسد.
وقتی همه چیز تمام شد، حدود 600 دلار در ماه برای صرف ناهار خوری با هم خرج می کنیم. بعضی از ماه ها کمتر خرج می کنیم و بعضی ماه ها بیشتر. هنگامی که در حال سفر هستیم، یکی از کارهای مورد علاقه ما این است که بهترین رستوران های محلی را انتخاب کنیم، بنابراین در ماه هایی که به سفر می رویم، بیشتر برای صرف غذا در خارج از خانه هزینه می کنیم.
کشف رستوران ها و غذاهای جدید و همچنین لذت بردن از غذاهای قدیمی بخش بزرگی از روابط ما است و چیزی که جایگاه ویژه ای در قلب هر دوی ما دارد. در حالی که دوست دارم پول کمتری برای صرف غذا در بیرون از خانه صرف کنم، می دانم که تجربه گذراندن وقت با هم برای خوردن غذاها و نوشیدنی های خوشمزه، چه به تنهایی یا با خانواده و دوستانمان، ارزشش را دارد. شما نمی توانید برای گفتگوهای عمیق تر، لذت خالص و غذاهای خوشمزه ای که با هم به اشتراک می گذاریم، قیمت بگذارید.
[ad_2]
منبع: watch-news.ir